Skip to content Skip to footer

تفاوت اندیکاتورها با اسیلاتورها

اندیکاتورها و اسیلاتورها دو ابزار مهم در تحلیل تکنیکال بازارهای مالی هستند که کمک می‌کنند تا معامله‌گران بهترین تصمیمات خود را بگیرند. اندیکاتورها برای تحلیل روندها و جهت بازار شناخته می‌شوند در حالی که اسیلاتورها نشان دهنده وضعیت بازار در یک بازه زمانی معین هستند. برای آنکه درک بهتری در مورد تفاوت نماینگر های فنی و نوسان ساز ها داشته باشید این متن را تا انتهای آن مطالعه کنید.

اندیکاتور چیست؟

اندیکاتور یک ابزار فنی است که در زبان انگلیسی Technical indicator نیز شناخته می شود. در اقتصاد، indicator یک معیار یا داده است که وضعیت، روند یا شرایط مختلف را در سشن های معاملاتی مختلف بررسی می کند.

این نشانگرها، اطلاعات کلیدی اقتصادی یا اجتماعی از جمله نرخ بیکاری، تولید ناخالص داخلی (GDP)، شاخص‌های قیمت، وضعیت بازار سهام و دیگر داده‌های مرتبط را نمایان می‌سازند.

از طریق تحلیل این indicators، پیش‌بینی و تحلیل روندها و تغییرات در اقتصاد یا جوامع امکان‌پذیر می‌شود، که در نهایت به تصمیم‌گیری‌های موثرتر و بهبود فرایندها کمک می‌کند.

انواع مختلفی از نمانگرهای فنی در تحلیل تکنیکال وجود دارند که در ادامه به آنها اشاره خواهیم کرد.

اسیلاتور چیست؟

اسیلاتور ها که ارتعاش سنج، نوسان ساز یا oscillator نیز شناخته می شوند، ابزارهایی هستند که برای اندازه‌گیری نوسان قیمت مورد استفاده قرار می گیرند. آنها می‌توانند به تحلیلگران تکنیکال کمک کنند تا نقاط ورود و خروج مناسب را تعیین کنند و ریسک معاملات خود را کاهش دهند.

نوسان ساز ها معمولاً در بازه‌های زمانی کوتاه‌مدت استفاده می‌شوند. آنها می‌توانند به شناسایی نقاط اشباع خرید (Overbought) و اشباع فروش (Oversold) کمک کنند.

اسیلاتور معمولاً به صورت گرافیکی نمایش داده می‌شود و در بازارهای مالی برای تحلیل و تشخیص موقعیت‌های بیش‌خرید یا بیش‌فروش استفاده می‌شود.

معمولاً ارتعاش سنجها دارای مقادیر محدودی هستند که بین دو نقطه حداکثر و حداقل متغیر قیمتی حرکت می‌کنند. این نوع ابزار می‌تواند به تشخیص نقاطی از بازار که ممکن است به سمت تغییر نوسانات قیمتی بروند، کمک کند.

RSI (شاخص نیروی نسبی)، Stochastic Oscillator (نوسان ساز استوکاستیک) و MACD (میانگین متحرک همگرا و متفاوت) از معروفترین انواع اسیلاتورها در بازار مالی هستند.

تفاوت اندیکاتور و اسیلاتور

تفاوت اصلی بین نماینگر فنی و ارتعاش سنج در تحلیل تکنیکی در ادامه مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.

ارتعاش سنجها  شاخص‌هایی هستند که بین 0 تا 100 (یا بین -100 تا 100) نوسان می‌کنند. آنها برای تشخیص نقاط بازگشت و خاتمه یافتن روندها به کار می‌روند.

اما نماینگر های فنی مقیاس مشخصی ندارند و می‌توانند در دامنه وسیعی نوسان کنند. نمایانگر های فنی بیشتر برای تایید روند بازار و تقویت سیگنال‌ها به کار می‌روند.

به طور خلاصه، ارتعاش سنجها بیشتر برای پیش‌بینی بازگشت‌ها و نمانگرهای فنی برای تایید روندها استفاده می‌شوند.

مزیت اندیکاتور و اسیلاتور در تحلیل تکنیکال

نمانگرهای فنی و نوسان سازها هر کدام مزایای خود را در تحلیل تکنیکال دارند که به تصمیم‌گیری‌های مالی و معاملاتی کمک می‌کنند:

مزایای اندیکاتورها

  • تحلیل روندها و میانگین‌ها: نمانگرهای فنی امکان تحلیل و نمایش روندهای قیمتی را فراهم می‌کنند از جمله میانگین متحرک، که به مشخص کردن روندهای قیمتی کمک می‌کند.
  • شناسایی نقاط ورود و خروج: با استفاده از نمانگرهای فنی می‌توان نقاطی را که ممکن است نشانگر تغییرات در بازار باشند، شناسایی کرد.
  • تصمیم‌گیری بر اساس داده‌های تاریخی: نمانگرهای فنی از داده‌های قیمتی گذشته استفاده می‌کنند تا به تصمیم‌گیری‌های مبتنی بر تاریخ کمک کنند.

مزایای اسیلاتورها

  • نقاط برگشت: ارتعاش سنجها به تشخیص نقاط برگشت ممکن در بازار کمک می‌کنند، مثلاً وضعیت بیش‌خرید یا بیش‌فروش را نشان می‌دهند.
  • تصحیح مسیر قیمت: این ابزارها می‌توانند به تصحیح مسیر قیمت در صورت نوسانات بیش از حد کمک کنند.
  • اعتبارسنجی سیگنال‌های تکنیکال: نوسان سازها می‌توانند به تایید سیگنال‌های دیگری که از منابع مختلف دریافت می‌شوند کمک کنند.

استفاده از این ابزارها بسته به شرایط بازار و سبک معامله‌گری می‌تواند به تحلیل بهتر و تصمیم‌گیری‌های موثرتر در بازارهای مالی کمک کند. ترکیب این دو نوع ابزار نیز ممکن است تحلیلی قدرتمندتر را برای معامله‌گران ایجاد نماید.

اندیکاتور بهتر است یا اوسیلاتور؟

پاسخ کوتاه به این سوال این است که هر دو indicators و oscillator ابزارهای تحلیل تکنیکال بسیار خوبی هستند که می‌توانند به تحلیلگران کمک کنند تا تصمیمات مناسبی در مورد معاملات فیوچرز خود بگیرند.

نمانگرهای فنی ابزارهایی هستند که برای اندازه‌گیری و تحلیل روند قیمت استفاده می‌شوند. آنها می‌توانند به شناسایی روندهای صعودی، نزولی یا جانبی کمک کنند. نمانگرهای فنی معمولاً در بازه‌های زمانی کوتاه‌مدت، میان‌مدت یا بلندمدت استفاده می‌شوند.

ارتعاش سنجها ابزارهایی هستند که برای اندازه‌گیری نوسان قیمت استفاده می‌شوند. آنها می‌توانند به شناسایی نقاط اشباع خرید (Overbought) و اشباع فروش (Oversold) کمک کنند. نوسان سازها معمولاً در بازه‌های زمانی کوتاه‌مدت استفاده می‌شوند.

هر دو نمانگرهای فنی و نوسان سازها می‌توانند اطلاعات ارزشمندی در مورد بازار ارائه دهند. با این حال، آنها نقاط قوت و ضعف متفاوتی دارند.

تاثیر اندیکاتورها و اسیلاتورها در بازارهای مالی و یادگیری ترید

انواع اندیکاتورها و اسیلاتورها

انواع مختلفی از اندیکاتورها و اسیلاتورها وجود دارد. برخی از انواع رایج اندیکاتورها عبارتند از:

اندیکاتورهای روند: این اندیکاتورها برای شناسایی روند قیمت یک دارایی استفاده می‌شوند. برخی از انواع رایج اندیکاتورهای روند عبارتند ازمیانگین متحرک (MA)، شاخص قدرت نسبی (RSI) و شاخص حرکت میانگین (MACD).

اندیکاتورهای نوسان: این اندیکاتورها برای اندازه‌گیری نوسانات قیمت یک دارایی استفاده می‌شوند. برخی از انواع رایج اندیکاتورهای نوسان عبارتند از اندیکاتور استوکاستیک و اندیکاتور تصادفی.

انواع رایج اسیلاتورها عبارتند از: اندیکاتور استوکاستیک، اندیکاتور تصادفی، اندیکاتور CCI و اندیکاتور میانگین متحرک همگرا-واگرا (MACD).

در ادامه مقداری در مورد تحلیل تکنیکال بیشتر بحث خواهیم کرد.

تحلیل تکنیکال

تحلیل تکنیکال، روشی برای پیش‌بینی قیمت دارایی‌های مالی در آینده است. این روش بر اساس مطالعه‌ی داده‌های گذشته بازار، به ویژه قیمت و حجم، انجام می‌شود.

تحلیل تکنیکال بر این فرض استوار است که تاریخ تکرار می‌شود. یعنی، روندهای گذشته قیمت، احتمال تکرار در آینده را دارند.

تحلیل تکنیکال ابزارهای مختلفی را برای تحلیل داده‌های بازار ارائه می‌دهد. این ابزارها شامل:

  • روندها: روندها، جهت حرکت قیمت در یک بازه زمانی مشخص هستند. روندها می‌توانند صعودی، نزولی یا جانبی باشند.
  • ارتعاش سنج ها: نوسان ساز ها ابزارهایی هستند که برای اندازه‌گیری نوسان قیمت استفاده می‌شوند. آنها می‌توانند به شناسایی نقاط اشباع خرید (Overbought) و اشباع فروش (Oversold) کمک کنند.
  • حجم معاملات: حجم معاملات، تعداد اوراق بهادار معامله‌شده در یک بازه زمانی مشخص است. حجم معاملات می‌تواند اطلاعات مهمی در مورد روند قیمت ارائه دهد.
  • الگوهای قیمتی: الگوهای قیمتی، تکرارهای منظمی در قیمت هستند که می‌توانند به شناسایی فرصت‌های معاملاتی کمک کنند.

تحلیل تکنیکال یک ابزار قدرتمند است که می‌تواند به معامله‌گران کمک کند تا تصمیمات بهتری در مورد معاملات خود بگیرند. با این حال، مهم است که توجه داشته باشید که تحلیل تکنیکال همیشه دقیق نیست و نباید به تنهایی برای تصمیم‌گیری استفاده شود.

روندها (Trend) در تحلیل تکنیکال

روند در تحلیل تکنیکال، جهت حرکت قیمت در یک بازه زمانی مشخص است. روندها می‌توانند صعودی، نزولی یا جانبی باشند.

روندهای صعودی نشان می‌دهند که قیمت در حال افزایش است. روندهای نزولی نشان می‌دهند که قیمت در حال کاهش است. روندهای جانبی نشان می‌دهند که قیمت در حال نوسان در یک محدوده مشخص است.

روندها می‌توانند در کوتاه‌مدت، میان‌مدت یا بلندمدت باشند. روندهای کوتاه‌مدت معمولاً چند هفته یا چند ماه طول می‌کشند. روندهای میان‌مدت معمولاً چند ماه تا چند سال طول می‌کشند. روندهای بلندمدت معمولاً چند سال یا چند دهه طول می‌کشند.

تحلیل فاندامنتال

تحلیل فاندامنتال، روشی برای ارزیابی ارزش ذاتی یک دارایی است. این روش بر اساس مطالعه عوامل اقتصادی، مالی و صنعتی که بر ارزش یک دارایی تأثیر می‌گذارند، انجام می‌شود.

این تحلیل بر این فرض استوار است که قیمت یک دارایی در نهایت به ارزش ذاتی آن نزدیک می‌شود. یعنی، اگر قیمت یک دارایی کمتر از ارزش ذاتی آن باشد، فرصتی برای خرید ارزان وجود دارد. اگر قیمت یک دارایی بیشتر از ارزش ذاتی آن باشد، فرصتی برای فروش با سود وجود دارد.

در نهایت می توان گفت که تحلیل فاندامنتال یک ابزار قدرتمند است که می‌تواند به سرمایه‌گذاران کمک کند تا تصمیمات بهتری در مورد سرمایه‌گذاری‌های خود در بازارهای مالی مانند فارکس و ارز دیجیتال بگیرند. با این حال، مهم است که توجه داشته باشید که تحلیل بنیادی همیشه دقیق نیست و نباید به تنهایی برای تصمیم‌گیری استفاده شود.

تحلیل فاندامنتال

سوالات متداول

اندیکاتورها و اسیلاتورها چه تفاوتی با هم دارند؟

اندیکاتورها برای شناسایی روندهای بلندمدت، میان‌مدت و کوتاه‌مدت مناسب هستند. آنها می‌توانند به معامله‌گران کمک کنند تا نقاط ورود و خروج مناسبی را در بازارهای رونددار شناسایی کنند. اسیلاتورها برای شناسایی نقاط اشباع خرید و فروش در بازارهای نوسانی مناسب هستند. آنها می‌توانند به معامله‌گران کمک کنند تا از نوسانات قیمت حداکثر استفاده را ببرند

کدام نوع ابزار تحلیل تکنیکال برای چه نوع بازاری مناسب‌تر است؟

اینکه از کدام نوع ابزار تحلیل تکنیکال استفاده کنید، به استراتژی معاملاتی شما بستگی دارد. اگر به دنبال شناسایی روندهای بلندمدت و میان‌مدت هستید، نمانگرهای فنی گزینه مناسبی هستند. اگر به دنبال شناسایی نقاط ورود و خروج مناسب در بازارهای نوسانی هستید، ارتعاش سنج ها گزینه مناسبی هستند.

آیا می‌توان از اندیکاتورها و اسیلاتورها به‌صورت ترکیبی استفاده کرد؟

بله، استفاده از نمانگرهای فنی و ارتعاش سنجها به‌صورت ترکیبی می‌تواند دیدگاه جامع‌تری در مورد بازار ارائه دهد و به معامله‌گران کمک کند تا معاملات موفق‌تری داشته باشند. برای مثال، می‌توان از یک اندیکاتور رونددار برای شناسایی روند قیمت و از یک ارتعاش سنج برای شناسایی نقاط ورود و خروج مناسب استفاده کرد.

حجم‌ها در معاملات چه اهمیتی دارند؟

حجم معاملات، تعداد اوراق بهادار معامله‌شده در یک بازه زمانی مشخص است. حجم معاملات می‌تواند اطلاعات مهمی در مورد روند قیمت ارائه دهد.

حجم معاملات بالا معمولاً نشان‌دهنده افزایش علاقه معامله‌گران به یک دارایی است. حجم معاملات پایین معمولاً نشان‌دهنده کاهش علاقه معامله‌گران به دارایی می باشد.

اندیکاتور بیل ویلیامز (bill williams) چیست؟

بیل ویلیامز، تاجر و نویسنده آمریکایی، خالق چندین نمانگر فنی تحلیل تکنیکال است. این indicators بر اساس نظریه آشوب و روانشناسی بازار طراحی شده‌اند. آنها می‌توانند به تحلیلگران تکنیکال کمک کنند تا روند قیمت را شناسایی کنند، نقاط ورود و خروج مناسب را تعیین کنند و ریسک معاملات خود را کاهش دهند.

برخی از مهم‌ترین نمانگرهای فنیی بیل ویلیامز عبارتند از:

  • نمانگر فنی Alligator
  • نمانگر فنی Fractals
  • نمانگر فنی Awesome Oscillator
  • نمانگر فنی Market Facilitation Index